مازندران بدون نگاهت جهنم است

نوروز بی حضور تو مثل محرم است

یک لحظه در خطوط خیالم نشست و رفت

تنها فرشته ای که شبیهِ  به آدم است

دیوانه نگاه تو هستم به یا علی!

برگرد هرچه را که بخواهی فراهم است

من خود که هیچ با دل تنگم چه می کنی

با این دلی که مملوِ از رنج و ماتم است

ای دوست تاب گریه ندارند بیش از این

چشمان خیس من که مه آلود و مبهم است

عشق است وحی مطلقه،  رازی که شاعران!

این روزها میان غزل هایشان کم است.

محمد دارایی