نقش من آدم بده است
اي كه در قصه ي تو نقش من آدم بده است
پاي يك دختر ديگر به وسط آمده است
بو بكش,پيرهنم .عطر جديدي دارد
بوي آغوش تو بدجور دلم را زده است
شك نكن كه تن او از تن تو گرم تر است
حرف هايي كه تو هرگز نزدي را زده است
زندگي با تو بجر كشمش و دعوا نيست
كار تو جيغ زدن كار خودم عربده است
حافظ از جور تو حاشا كه نگرداند روي!
من از امروز دلم معتکف میکده است
محسن مهرپرور