یک دقیقه زل زدن در چشم زیبای تو چند؟

افتخار ناز پیچ و تاب موهای تو چند؟

 

حال چون آرامشت سهم کسی غیر من است

غرق گشتن در هجوم موج غم‌های تو چند؟

 

در شمال شهر عشقت زندگی رویایی است

گوشه‌ی پرت جنوب شهر دنیای تو چند؟

 

بهره‌برداری ز مِهرت حق ازمابهتران

بسته‌ای از غصه‌ها و درد و دعوای تو چند؟

 

ذوق شعر آن چون‌آنی نیست در فهرست من

حق ماندن با تب داغ غزل‌های تو چند؟

 

مهر در کانون گرم خانواده سهم تو

شب‌نشینی در تگرگ سخت سرمای تو چند؟

 

خنده در مهتاب و نور ماه ارزانی تو

اشک در تاریکی سنگین شب‌های تو چند؟

 

زیرکی در عاشقی را من نخواهم خواستن

کندذهنی در جواب یک معمای تو چند؟

 

نازنین، خوش قد و بالا، مهربانی مال تو

یک نگاه مهربان بر قد و بالای تو چند؟

 

قدرت من در خرید «دوستت دارم» کم است

جمله‌های تلخ و غمگین سخن‌های تو چند؟

 

جشن در ویلای ساحل آن قدر جذاب نیست

مرگ در دلتنگی غمگین دریای تو چند؟


جواد مزنگی